یکی از نمادها و جلوه های فرهنگی در کشورهای اسلامی مسأله پوشش افراد و به ویژه پوشش و حجاب زنان است. به نظر می رسد طی دهه های اخیر و همزمان با گسترش بحث جهانی شدن این مسأله در کشورهای اسلامی قدری رنگ باخته و حساسیت های گذشته نسبت به آن وجود ندارد.
یکی از نکته های مهم و اساسی در رابطه با کشورهای اسلامی بحث نفوذ فرهنگی بیگانگان در جوامع مسلمین است که این امر از بدو تاریخ در صدر اسلام وجود داشته و تا امروز پایدار مانده است. در کنار نفوذ فرهنگی بیگانگان مشکلات اقتصادی نیز مطرح می شود.
اصلی ترین نکته در رابطه با اقتصاد کشورهای اسلامی بحث اقتصاد تک محصولی و سنتی است که این پارامتر سایر جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. امروز یکی از پارامترهای مهم و اساسی در رابطه با اقتصاد بحث تکنولوژی یعنی فن شناسی است که این خود می تواند یکی از معیارهای توسعه اقتصادی به شمار آید و در نهایت در جهت اهداف کلی کشورهای مسلمان و اسلامی حرکت کند که این تکنولوژی باید متناسب با اهداف کلی جوامع اسلامی باشد و بتواند پاسخ گوی نیازهای فرهنگی آن جوامع باشد.
یکی از مفاهیمی که در رابطه با پدیده های اقتصادی و اجتماعی مطرح است بحث توسعه است. هنگامی که جوامع را به دو دسته توسعه یافته و توسعه نیافته تقسیم می نمایند در بین اینها نیز یک سری از کشورهای اسلامی همچون ایران و پاکستان و ... جزو کشورهای در حال گذار (در حال توسعه) به حساب می آیند که در رابطه با آن کشورها باید شاخص های اقتصادی و غیر اقتصادی مد نظر قرار می گیرد.
کشورهای شمال – کشورهای جنوب: یکی دیگر از طبقه بندی ها راجع به کشورها عبارت است از کشورهای شمال و کشور های جنوب؛ که کشورهای در حال گذار و در حال توسعه و بیشتر کشورهای اسلامی و مسلمان را در جنوب قرار می دهند و کشورهای پیشرفته و اروپایی جزو شمال محسوب می شوند.
یکی از خصوصیات مهم و اساسی در رابطه با کشورهای اسلامی و مسلمان وابستگی اقتصادی این کشورها به کشورهای صنعتی پیشرفته و مدرن است. بدین معنا که اغلب این کشورها معمولاً در گذشته جزو کشورهای مستعمره یا وابسته بودند و با توجه به سابقه و پیشینه تاریخی کماکان نیازهای اقتصادی – تکنولوژیکی خود را از این کشورها تأمین می کنند.
یکی از مباحثی که در رابطه با خصوصیات اقتصادی کشورهای اسلامی مطرح می شود فقر عمومی و ساخت اقتصادی آنها که (سنتی یا کشاورزی سنتی) است که اکثراً با دریافت کمک های مالی و اجتماعی برای آینده خود سرمایه گذاری می کنند. بین کشورهای اسلامی و جهان سوم کشورهایی هستند که در مقام مقایسه با کشورهای پیشرفته صنعتی و مدرن در سطح پایین قرار دارند( مثل کشورهای جنوب آفریقا)
آن چه در مورد حجاب در کشورهای اسلامی قابل ذکر است تفاوت های شکلی، قانونی و عرفی در میزان رعایت و نوع حجاب زنان است. در برخی کشورهای مسلمان، پوشش زنان از نظر شکلی کامل تر از دیگر کشورها است. زنان در این کشورها چهره و دست ها را از نامحرم می پوشانند. در حالی که در کشورهای دیگر میزان و شکل آن متفاوت است. قانون رعایت حجاب نیز در کشورها متفاوت است. در برخی کشورها الزامات قانونی برای رعایت حجاب وجود دارد و در برخی کشورها این الزامات وجود ندارد. از نظر عرفی نیز این تفاوت قابل مشاهده است
ادامه مطلب
حجاب چشم
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛31) ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
حجاب در گفتار
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشهی لغوی عفت نیز وجود دارد؛
حجاب و عفت
دو واژهی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیهی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد.
قالَ عَلِىّ (علیه السّلام):
أَحْسَنُ مَلابِسِ الدّینِ، الْحَیاءُ حضرت على (علیه السّلام) فرمود:
بهترین لباس دین، حیاست.
منبع : غررالحکم، ج 2، ص 398
قالَ النَّبىُّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
ما زانَ اللّهُ عَبْداً بِزینَةٍ أَفْضَل مِنْ عَفافٍ فى دینِهِ وِ فَرْجِهِ.
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
خدا هیچ بندهاى را به زینتى برتر از عفت در دین و پاکدامنى، نیاراست.
منبقَالَ عَلی بن أبیطالب (علیهالسلام):
عِفَّةُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ غَیْرَتِهِ
امام على (علیهالسلام):
پاکدامنى مرد به اندازه غیرت او است .
منبع : نهج البلاغه ، ح 44، ص 1110